پاسخ به کامنت‌ها

اولین نوشته این صفحه را می‌خواهم با پاسخ دادن به سوال سحر خانم آغاز کنم که گفته‌اند: من دوست دارم جنده باشم اما می‌ترسم.

البته این سوال خیلی به طور کلی بیان شده و برای پاسخ دادن باید جزئیات بیشتری را از زندگی شخصی که می‌خواهد جندگی را آغاز کند دانست. برای مثال این که آیا او دختر است یا مطلقه است یا بیوه یا این که آیا با خانواده خود زندگی می‌کند یا این که به طور مجرد و تنها زندگی می‌کند. وضع مالی او چطور است و این که آیا جندگی را برای امرار معاش انتخاب کرده یا کسب لذت و یا هردو و خیلی عوامل دیگر. ضمن این که قبل از پاسخ دادن به کامنت سحر خانم باید این نکته را هم یادآوری کنم که من شخصا به هیچ‌وجه قصد این را ندارم که جنده شدن را به افراد توصیه بنمایم و آن‌ها را به جندگی ترغیب کنم بلکه من به عنوان یک جنده باسابقه قصد این را دارم که تجربیات جندگی خود را در اختیار افرادی که در این شغل هستند قرار دهم تا به نتایج بهتری از کسب و کار خود دست پیدا کنند. پس پاسخ به سوال سحر را حمل بر تشویق افراد به جندگی نکنید لطفا.

ابتدا باید ببینیم چه چیز یا چیزهایی شخص را به سمت جندگی متمایل می‌کند. مهم‌ترین دلیل به عقیده شخصی من غریزه جنسی است. البته گاهی اوقات و مخصوصا در ایران افراد به خاطر کسب معاش به این کار تن می‌دهند اما به تجربه و تحقیق ثابت شده که افراد میلی درونی و قوی به برهنه شدن در انظار عمومی دارند و چیزی که مانع از اجرای این عمل توسط اشخاص می‌شود اخلاق و عرف حاکم بر جامعه است و یا ترس از ریختن آبرو، وگرنه اکثر افراد حداقل یک بار چنین فانتزی‌هایی را در ذهن خود مرور کرده‌اند. من بر حسب تجربه دریافته‌ام که خیلی از مردان هم به کون دادن و گاییده شدن علاقه‌مندند و باور کنید خیلی از مشتریان من بعد از کمی صمیمی شدن با من درخواست کرده‌اند که با فرو کردن اجسامی در قد و قواره کیر در مقعدشان لذت کون دادن و گائیده شدن را به آن‌ها بچشانم و خیلی‌هایشان نیز اعتراف کرده‌اند که حداقل یک بار چنین کاری را با خودشان انجام داده‌اند! . پس میل به جندگی در اکثر افراد وجود دارد اما خیلی‌ها آن را سرکوب می‌کنند.

سحر خانم هم مثل خیلی‌های دیگر میل به جندگی و جنده شدن را در خود احساس کرده ولی علت نرفتن به سمت آن را ترس عنوان می‌کند. ترس ایشان و افرادی مثل ایشان می‌تواند چند دلیل داشته باشد. مهم‌ترین ترس اشخاص ترس از بی‌آبرویی است که ترس‌های دیگر نیز نهایتا به همین موضوع ختم می‌شوند. در ایران چون جندگی و جنده بودن هنوز تابو محسوب می‌شود افرادی که در این شغل هستند یا می‌خواهند به آن وارد شوند سعی در مخفی نگه داشتن این موضوع می‌کنند (که البته روش صحیح در ایران هم به خاطر خطراتی که حتی جان یک جنده را تهدید می‌کند همین است) و برملا شدن قضیه جنده بودن شخص می‌تواند به آسیب‌های اجتماعی، روانی، مالی و حتی جانی منجر شود. ترس از دستگیر شدن توسط نیروهای حکومتی که مجازات‌هایی حتی تا سنگسار وحشیانه را می‌تواند در پی داشته باشد، ترس از اطلاع پیدا کردن خانواده که می‌تواند به طرد شدن، اخراج شدن از خانه و خانواده، ضرب و جرح و حتی قتل منجر شود، ترس از آسیب دیدن توسط افراد رذلی که فقط به خاطر پرداخت نکردن دستمزد چندهزار تومانی ممکن است ممکن است به جان و مال و آبروی افراد دست‌درازی کنند، ترس از نداشتن هیچ‌گونه حامی و پشتیبان در مواقع ضروری و … ترس‌هایی است که در اطراف یک جنده دور می‌زنند. خیلی از این موارد با رعایت جوانب احتیاط می‌توانند بسیار کمرنگ شوند. مثلا خطر دستگیری را می‌توان با نپوشیدن لباس‌های خیلی تابلو و آرایش غلیظ نکردن تا حد زیادی برطرف کرد و یا به دام افراد شیاد افتادن را می‌شود با انتخاب دقیق‌تر مشتریان به صفر نزدیک کرد اما به هر حال کسی که قصد دارد در ایران به سمت جندگی و جنده شدن برود باید پی این قبیل خطرات را به تن خود مالیده باشد. پس توصیه من این است که فقط وقتی به جنده شدن فکر کنید که بدانید می‌توانید از پس این مشکلات برآیید.

———————————————————

در اين قسمت مي‌خوام پاسخ سوال كيميا جون رو بدم كه پرسيده چه‌جوري مي‌تونم كير خوشمزه رو تا خايه‌ها فرو كنم توي دهنم؟

اين در درجه‌ي اول بستگي به اندازه‌ي كير دوست‌تون داره. اگه خيلي بلند باشه بعيده كه تا ته توي دهن‌تون فرو بره اما اگر خيلي بلند نباشه با روشي كه براتون توضيح مي‌دم مي‌تونين به مرور زمان قسمت بيشتري از كير خوشمزه رو داخل دهن‌تون كنيد تا اين كه مهارت‌تون كامل بشه و بتونيد تمام طول كير رو توي حلق‌تون فرو كنيد. ابتدا بايد اين رو بگم كه براي فرو بردن تمام طول يك كير در داخل دهان بايد قسمتي از اون وارد راه حلق و گلو بشه. طبيعتا مجراي ورودي دهان شما با گلوتون زاويه‌ي 90 درجه داره! بنابراين بهترين راه براي انجام اين كار اينه كه شما سرتون رو در وضعيتي قرار بديد كه دهان شما و ورودي گلوتون تقريبا در يك راستا قرار بگيرند تا كير بتونه وارد حلق شما بشه. من مي‌تونم چند راه پيشنهاد كنم. روش اول اينه كه به شكم بر روي تخت دراز بكشيد و سرتون رو 90 درجه به سمت بالا خم كنيد. بهتره كه سرتون نزديك به لبه‌ي تخت باشه تا دوست‌تون بتونه با ايستادن كنار تخت كيرش رو توي دهان شما فرو كنه.

مهم است كه تا جايي كه مي‌توانيد سرتان را به عقب خم كنيد كه دهان و مجراي گلو در يك راستا قرار بگيرند تا كير بتواند وارد حلق شود. مي‌توانيد از دوست‌پسرتان بخواهيد كه با دست موهاي شما را گرفته و سر شما را به طرف عقب بكشد البته مسلما نه خيلي شديد كه به مهره‌هاي گردن‌تان فشار وارد شود.

اين كار هم مقدار كمي خشونت دلپذير را وارد سكس‌تان مي‌كند كه مي‌تواند لذت‌بخش باشد و هم به شما در فرو بردن كير در حلق‌تان كمك مي‌كند. روش ديگري كه مي‌توانيد امتحان كنيد اين است كه به پشت بر روي تخت دراز بكشيد به طوري كه سر شما از لبه‌ي تخت بيرون و به طرف پايين خم شده باشد. در اين حالت دوست‌پسر شما مي‌تواند بر روي دو زانوي خود قرار بگيرد و كيرش را در دهان شما فرو كند.

در حالت ديگر مي‌توانيد روي زمين بنشينيد، بدن‌تان را با زاويه‌اي حدود 45 درجه به عقب خم كنيد و كف دستان‌تان را بر روي زمين بگذاريد سپس گردن‌تان را تا جايي كه مي‌توانيد به عقب خم كنيد تا دوست شما بتواند كيرش را تا دسته در دهان شما جا كند.

روش‌هاي ديگري هم كه شما بتوانيد در آن دهان و مجراي گلو را در يك راستا قرار دهيد و در عين حال راحت باشيد و به شما فشار نيايد هم همگي خوب هستند. در زير چند نمونه‌ي ديگر از اين روش‌ها را نشان مي‌دهم.

در تمام اين روش‌ها چند نكته‌ي مهم هست كه بايد توضيح بدهم. اولين نكته اين كه ابتدا تمام طول كير دوست‌پسرتان را با آب دهان خيس كنيد تا راحت‌تر داخل دهان و حلق‌تان شود. در هنگام باز كردن دهان براي ورود كير دهان‌تان را تا جايي كه مي‌توانيد باز كنيد و زبان‌تان را به كف دهان‌تان بچسبانيد (حالتي مثل خميازه كشيدن) يا اين كه زبان‌تان را كمي از دهان خارج كنيد مثل مواقعي كه پيش دكتر براي معاينه زبان‌تان را بيرون مي‌آوريد، با اين كار هم به كير عزيز اجازه‌ي ورود راحت‌تر را مي‌دهيد و هم مي‌توانيد بعدا موقعي كه كير دوست‌تان وارد دهان‌تان شد با داخل كشيدن زبان‌تان در حين اين كه به كير كمي فشار مي‌آوريد، كمك كنيد تا كير هر چه بيشتر در حلق‌تان فرو برود. نكته‌ي بعدي اين كه هنگام ورود كير در حلق‌تان به آرامي از راه بيني تنفس كنيد و چنانچه از ورود كير به داخل حلق احساس ناراحتي كرديد كير را از دهان‌تان خارج كنيد و چند بار نفس آرام و عميق بكشيد و دوباره امتحان كنيد. بايد اين كار را در هر بار سكس چند دفعه انجام دهيد تا به ورود كير داخل حلق‌تان عادت كنيد و بتوانيد كير را مدت بيشتري در دهان‌تان نگه داريد. هيچ‌وقت عجله نداشته باشيد كه در همان دفعات اوليه نتيجه بگيريد معمولا يادگيري تكنيك‌هاي اين كار كمي زمان مي‌برد. هنگامي كه كير به ابتداي راه گلو مي‌رسد ممكن است ماهيچه‌هاي حلق واكنش نشان دهند و خود را كمي جمع‌تر كنند تا از ورود كير ممانعت كنند، در اين حالت به كمي فشار اضافي نياز داريد. بدون اين كه كير را از دهان خارج كنيد سعي كنيد ابتدا زبان‌تان را كمي بيرون بياوريد و سپس آن را به همراه كير به سمت داخل برگردانيد. در دفعات اوليه و تا زماني كه هر دو بتوانيد تكنيك‌هاي اين كار را به خوبي ياد بگيريد شما بايد ورود و خروج كير به دهان‌تان را كنترل كنيد. براي اين كار مي‌توانيد دست‌تان را دور قسمت بيروني كفل باسن دوست‌تان بگيريد و با كشيدن او به طرف خودتان يا پس زدن او مراحل ورود و خروج كير در دهان‌تان را كنترل كنيد. نكته‌ي ديگري كه مهم است اين است كه قبل از اقدام به انجام اين كار بايد كاملا ريلكس باشيد. يك دوش آب گرم و گوش كردن به يك موسيقي آرام مي‌تواند كمك خوبي باشد يا هر چيز ديگري كه به ريلكس شدن شما كمك كند. مثلا از دوست‌تان بخواهيد ابتدا شما را نوازش كند و يا كمي بدن‌تان را ماساژ بدهد.

اميدوارم اين راهنمايي‌ها براي‌تان مفيد باشد و شما بتوانيد كير خوشمزه را تا خايه در حلق‌تان جا كنيد و لذت ببريد. نوش جان‌ گواراي وجود.

—————————————————————————————–

در اين قسمت مي‌خوام جواب يكي از مخاطبان محترم وبلاگ رو بدم كه در رابطه با خاطراتي كه من نوشته‌ام سوالاتي رو مطرح كرده. البته ايشون اسم اين خاطرات رو داستان گذاشته در صورتي كه اين‌طور نيست و من قبلا گفته‌ام و باز هم تاكيد مي‌كنم كه اين‌ها خاطرات واقعي من هستند و داستان نيستند. دوستاني كه علاقه‌مند به داستان‌هاي سكسي هستند مي‌تونند به وبلاگ‌ها و وب‌سايت‌هاي ديگه مراجعه كنند و به انبوهي از داستان‌هاي سكسي با مضامين سكس با عمه و خاله و مادر و خواهر و … دسترسي پيدا كنند! من نه علاقه‌اي به خواندن اين داستان‌ها دارم و نه علاقه‌اي به نوشتن‌شان. اگر قصدم نوشتن داستان بود مي‌تونستم داستان‌هايي به شيوه‌ي ديگران بنويسم و آمار وبلاگ رو به طور قابل‌ملاحظه‌اي افزايش بدم اما همون‌طور كه گفتم علاقه‌اي به داستان‌هاي سكسي ندارم و اين‌ها صرفا خاطرات من هستند. اما بپردازيم به سوالاتي كه شما دوست عزيز با نام ORAL مطرح كرديد.

نمي‌دونم چرا مردم ايران و به خصوص آقايون اين‌قدر به مچ‌گيري علاقه دارند؟! اگر قصد افاضه‌ي فضل است بهتره كه سعي كنيد فضل خودتون رو نشون بديد نه اين كه ديگران رو كوچيك كنيد. البته من براي تمام ايرادهايي كه گرفتيد جواب منطقي دارم كه عرض مي‌كنم. اون هم فقط به خاطر اين كه شما از مخاطبان خوب اين وبلاگ هستيد وگرنه كامنت رو بدون پاسخ حذف مي‌كردم. گفتيد «آخه كجاي دنيا يه دختر 16 ساله اين‌قدر حشريه…» جوابش اينه: همه‌جاي دنيا! 16 سالگي اوج غليان شهوت در يك دختره. يك دختر همون‌طور كه در جواب يكي ديگه از بازديدكنندگان هم گفته بودم از سن ده يازده سالگي ذهنش به سمت سكس و بدن خودش معطوف ميشه و در چهارده پونزده سالگي به رشد جسمي تقريبا كامل از لحاظ اندام‌هاي جنسي مي‌رسه و احساس سكسي بودن و مورد توجه بودن مي‌كنه. در شانزده هفده سالگي با توجه به اين كه در سني است كه خودش رو از دنياي بچگي و بچه‌ها جدا مي‌دونه و به خاطر همين موضوع اعتماد به نفس بيشتري در خودش احساس مي‌كنه براي همين به سمت سكس كشيده مي‌شه چون سكس كردن، هم كاريه كه آدم‌هاي بزرگ انجام مي‌دن و او هم ديگه بچه نيست و هم اين كه فكر مي‌كنه اون‌قدر بزرگ و عقل‌رس شده كه بتونه موضوع سكس رو از خانواده مخفي نگه داره بنابراين فرصت رو براي بروز احساسات و هيجاناتي رو كه از اولين باري كه بدن خودش رو به عنوان يك اُبژه‌ي سكسي احساس كرده در خودش خفه كرده مناسب مي‌بينه و با اشتياق به سمت سكس كشيده ميشه. تمام اين توضيحات مربوط به سوال اول بود كه چطور ممكنه يه دختر 16 ساله حشري باشه. اما بعدش گفتيد كه «چطور يه دختر 16 ساله مي‌تونه براي سكس‌وركر شدن در آينده تصميم بگيره؟» مگه چيز عجيبيه كه افراد در 16 سالگي تصميم بگيرند كه در آينده مي‌خوان چكاره بشن؟ مثلا فرض كنيد ديويد كاپرفيلد آن‌قدر به شعبده‌بازي و تردستي علاقه داشت كه به گفته‌ي خودش از سنين نوجواني مطمئن بوده كه تردست خواهد شد. من هم از سكس كردن آن‌قدر لذت مي‌بردم كه از هيچ چيز ديگر در زندگي تا اين حد احساس لذت نمي‌كردم و شايد شدت علاقه‌ي من به سكس خيلي بيشتر از علاقه‌ي ديويد كاپرفيلد به شعبده‌بازي بود پس چه دليلي داره كه من نخوام تصميم بگيرم در آينده يك جنده‌ي حرفه‌اي بشم؟ باز سوال كرديد كه «چطور در 16 سالگي مي‌تونستي سينه‌هاي خودت رو ليس بزني در حالي كه همين الان هم سينه‌هاي بزرگي نداري؟» سايز سينه‌هاي من 70 است، بله چندان بزرگ نيست اما وقتي سرم رو به طرف پايين خم مي‌كنم و با دست سينه‌ي خودم رو بالا ميارم به راحتي مي‌تونم سينه‌ي خودم رو ليس بزنم و در همون سن 16 سالگي هم مي‌تونستم اين كار رو بكنم حتي در 14 سالگي هم مي‌تونستم. براي اين كه بهتر متوجه بشيد كه براي ليسيدن سينه احتياجي به داشتن سينه‌هاي بزرگ نيست يك عكس مي‌ذارم.

همون‌طور كه مي‌بينيد اين خانم اصلا سينه‌هاي بزرگي نداره و سينه‌هاش از لحاظ قد و ارتفاع سينه از سينه‌هاي من كوچيك‌تره اما به راحتي داره سينه‌ي خودش رو ليس مي‌زنه. شما كه يك مرد هم هستي اگه كمي سعي كني شايد بتوني با كمي بالا كشيدن سينه‌ات و خم كردن سر و بيرون آوردن زبان سينه‌ي خودت رو ليس بزني، با اين وصف براي يك دختر 16 ساله حتي اگه سايز سينه‌ي بزرگي نداشته باشه رسوندن زبان به سينه‌ها كار سختي نيست. خواهش مي‌كنم شما و ديگر دوستاني كه سوالات مشابهي رو به قصد مچ‌گيري مطرح مي‌كنند نه خودشون رو زحمت بدهند و نه وقت من رو بگيرند! اگر ما ايراني‌ها ياد بگيريم كه يه كم بيشتر به هم اعتماد كنيم روزگار بهتري خواهيم داشت اما متاسفانه اين‌قدر دروغ و كلك در جامعه زياد شده كه من به شما خرده نمي‌گيرم كه چرا شك مي‌كنيد اما در هر صورت اميدوارم جواب سوالات‌تون رو گرفته باشيد.